در دنیایی که مرگ حکمرانی میکند، "آسینا" دختری است که قلب فرشتهٔ مرگ را میدزدد؛ فرشتهای که مأمور پایان دادن به زندگی اوست اما در برابر نگاهی تسلیم میشود که حتی ابدیت را به چالش میکشد. عشق آنها قوانین آسمان را میشکند؛ اما آیا بهشت اجازه میدهد مرگ، خود قربانی عشق شود؟ داستانی از جسارت یک قلب زنده و سرنوشتی که برای نخستین بار شکست میخورد... .
داستانِ زنی است که در رویاهایش عاشق میشود، هر بار بیدارتر از قبل. اما وقتی نشانههای این خوابها شروع به نفوذ به دنیای واقعی میکنند، او باید تصمیم بگیرد که آیا این فقط تخیل است یا چیزی فراتر؟ پاسخ این معما در جایی بین بیداری و خواب پنهان شده، جایی که قلبش مدتهاست آن را میشناسد... .
پدرم، همیشه ایستادهای، حتی وقتی خستهای. همیشه قویای، حتی وقتی درد میکشی. این کلمات را مینویسم تا بگویم: "وجود تو، نفس زندگیام است."
تو اولین قهرمان من بودی و همیشه خواهی ماند. این نامه، گرهگشای تمام حرفهای نزدهام است. با عشق، فرزندت.